مومی ترولها ۳/ کلاه جادو
مومی ترولها ۳/ کلاه جادو
این کتاب از بخش های مختلفی تشکیل شده و توسط انتشارات هوپا به چاپ رسیده است.
ترولک از خواب بیدار شد و بیآنکه بداند کجاست، مدتی به سقف خیره ماند. او صد روز و صد شب را در خواب گذرانده بود و اکنون رؤیاها دوروبرش پرسه میزدند و با جار و جنجال او را به دنیای خواب باز میخواندند. اما همینکه چرخید تا خودش را در حالتِ راحتی قرار دهد، چیزی دید که رؤیاها پاک از سرش پریدند، خواب هم همینطور. شامهزاد توی تختش نبود! نه خودش بود، نه کلاهش! ترولک گفت: «باید بفهمم چه خبر شده.» رفت طرف پنجره و بیرون را نگاه کرد. مثل روز روشن بود که شامهزاد از نردبان طنابی استفاده کرده بود. ترولک…
در صورت موجود نبودن با شماره ۹۵۰ ۹۵۰ ۶۶ تماس حاصل فرمایید.