انسان خدا گونه : تاریخ مختصر آینده هراری عالی نشرنو
یووال نوح هراری ، در کتاب خود به نام انسان خدا گونه ، تاریخ مختصری از آینده را در اختیار مخاطب خود قرار می دهد .جالب است بدانید که این کتاب برای بار اول ، با زبان عبری در اسرائیل در سال 2015 به چاگ رسید و پس از آن در سال 2016 به زبان انگلیسی چاپ شد .
این کتاب را می توان به عنوان یک دنباله جنجالی نسبت به کتاب انسان خردمند دانست .
درباره کتاب انسان خدا گونه : تاریخ مختصر آینده هراری عالی نشرنو
کتاب انسان خدا گونه سعی بر بررسی پیشامد های آینده دارد . همین طور می توان از این کتاب استدلال نمود که انسان ها در قرن 21 ، سعی می کنند تا به شادی ، جاودانگی و قدرت خدا گونه دست پیدا کنند .
از دیگر آثار این نویسنده می توان به 21 درس برای قرن 21 اشاره نمود . که این کتاب 21 درس برای دنیای امروز ما داده و در بخش های مختلف ما را به چالش کشیده است .
شما در فصل اول این کتاب در مورد رابطه میان انسان و حیوان و عواملی که موجب تسلط انسان بر آن ها شده است ، می خوانید .
هم چنین شما در مورد انسان خردمندی خواهید خواند که به جهان معنا می بخشد و در این بین عواملی مانند کشور ها ، مرز ها ، پول و … باعث شده است تا انسان ها با یکدیگر تعامل های منعطف و همکاری داشته باشند .
نویسنده در کتاب خود نیز به این نکته اشاره می کند که انسان گرایی ، نوعی مذهب است که به جای خدا ، انسان را مورد پرستش قرار می دهد .
انسان خردمند در این کتاب ، می تواند کنترل شرایط را از دست بدهد . پیشرفت هایی که تکنولوژی به خود می بیند ، می تواند معنا بخشیدن به زندگی انسان ها را مورد تهدید قرار دهد . نویسنده کتاب را با سوال : ” چخ تافاقاتی برای جوامع و سیاست و زندگی روزانه خواهد افتاد اگر الگوریت های نا هوشیار اما بسیار هوشمند ما را از خودمان بهتر بشناید ؟ ”
هراری سحدس می زند که انسان سقرن 21 ، در حال عبور از نسان گرایی است و در حال شروع دوره دیتاایسیم ( اطلاعات محوری ) می باشد . در این زمان اطلاعات یکی از مهم ترین عامل است و می توان آن را محور هر چیزی دانست .
البته لازم به ذکر است که جمله انتهای کتاب ، به شما خواهند فهماند که این کتاب پیشگویی نیست . زیرا تاریخ نشان داده است که انسان هیچ وقت نتوانسته پیشگویی کند . و تمامی مسائلی که به آن ها اشاره شده است ، ممکن است اتفاق بی افتند و نیز این امکان وجود دارد که بشر ، مسیری دیگر را برای خود انتخاب کند .
آن چه که در کتاب انسان گونه خواهید خواند :
دین نمی تواند معادل خرافات فرض شود ، زیرا اکثر مردم مایل نیستند باور های محبوب خود را ” خرافات ” بنامند . ما همیشه به ” حقیقت ” اعتقاد داریم . این فقط دیگران هستند که به خرافات اعتقاد دارند .
به همین شکل ، افراد کنی هستند که به نیرو های ماوراء طبیعی باور دارند . شیاطین ، برای کسانی سکه به آن ها اعتقاد دارند ، نیرو هایی ماوراء طبیعی نیستند . آن ها جزیی از طبیعت هستند ، دریت مثل کدو تنبل ، عقرب و میکروب . پزشکان نوین عامل بیماری ها را میکروب های نا مرئی می دانند و کشیشان وودو شیاطین نامرئی را عامل بیماری ها می پندارند . هیچ چیز ماورا ء طبیعی در این نیست : شما شیاطینی را عصبانی می کنید و او هم وارد بدن شما می شود و درد ایجاد می کند . چه چیزی طبیعی تر از این می تواند وجود داشته باشد ؟ فقط آن ها که به شیاطین اعتقاد ندارند ، آن ها را جدا از نظم طبیعی چیز ها می پندارند .
دین ادعا می کند که انسان ها تابع نظامی از قوانین اخلاقی هستند که خودشان ابداع نکرده اند و نمی توانند آن ها را تغییر دهند . یک یهودی معتقد م تواند بگوید که این نظامی از قوانین اخلاقی است که توسط خدا در کتاب مقدس حلول کرده است . یک هندو می تواند بگوید که قوانین توسط برهما ، ویشو و شیوا خلق شده اند و توسط ودا به انسان ها وحی شده اند . ادیان دیگر ، از بودیسم و دائوئیسم گرفته تا نازیسم ، کمونیسم و لیبرالیسم ، معتقدند که قوانین فرهیختگان ، از بودا و لوازی گرفته تا هیتلر لنین ، کشف شده و ظهور یافته اند .