مردی به نام اوه
کتاب مردی به نام اوه اولین رمان نویسنده ای است به نام ، فردریک بکمن سوئدی که این کتاب به بیش از 30 زبان زنده دنیا ترجمه شده است . از جمله افتخارات این رمان بی نظیر می توان اشاره کرد به ، پر فروش ترین کتاب سال سوئد ، از پر فروش ترین های سایت بزرگ آمازون در سال 2016 و رتبه یک نشریه نیویورک تایمز .
مردی به نام اوه نشر نون
کتاب مردی به نام اوه اولین رمان نویسنده ای است به نام ، فردریک بکمن سوئدی که این کتاب به بیش از 30 زبان زنده دنیا ترجمه شده است . از جمله افتخارات این رمان بی نظیر می توان اشاره کرد به ، پر فروش ترین کتاب سال سوئد ، از پر فروش ترین های سایت بزرگ آمازون در سال 2016 و رتبه یک نشریه نیویورک تایمز .
در قسمتی از پشت جلد کتاب مردی به نام اوه می خوانیم :
بکمن در این رمان تراژیک – کمیک احساس های مثل عشق و نفرت را به زیبایی به تصویر می کشد و انسان و جامعه مدرن را در لفاف طنزی شیرین و جذاب نقد می کند . تقدیم به همراه همیشگی ام مارسل ، باشد که خنده ات ابدی و گریه ات چون رگبار بهاری زود گذر باشد .
اما کتاب مردی به نام اوه برای ما ایرانی ها جذابیت و جلوه خاص دیگری هم دارد : چرا که کاراکتر دوم این کتاب زنی به نام پروانه است . برای من وقتی پروانه وارد داستان شد جذابیت کتاب چندین برابر شد ، چون دوست داشتم ببینم فردریک بکمن درباره ایرانی ها چه تصویری به نمایش خواهد گذاشت . شخصیت پروانه در این داستان ، زنی خوش قلب و بسیار دوست داشتنی است که مسیر زندگی اوه را تغییر می دهد .
جملاتی از این رمان
اوه پنجاه و نه سال دارد ؛ اتوموبیلش ساب است با انگشت اشاره طوری به کسانی اشاره می کند که از آن ها خوشش نمی آید که انگار آن ها دزد هستند و انگشت اشاره اوه چراغ قوه پلیس است !
دنیایی شده که آدم را دور می اندازد قبل از این که تاریخ مصرفش تمام شود .
اوه چیز هایی را درک می کرد که بتواند ببیند و توی دست بگیرد . بتون و سیمان ، شیشه و استیل ، ابزار کار ، چیز هایی که آدم می تواند با آن حساب و کتاب کند ، زاویه نود درجه و دستور العمل های واضح را می فهمید ، نقشه و طرح خانه را ، چیز هایی را که آدم بتواند روی کاغذ پیاده کند ، او یک مرد سیاه و سفید بود .
خلاصه ای از رمان مردی به نام اوه
داستان مردی به نام اوه ، شرح زندگی پیر مرد 59 ساله ای است که به دلیل کهولت سن از محل کار خود اخراج شده و چند سالی است به عنوان مدیر محله تمام فعالیت های محله را زیر نظر گرفته است . او سعی دارد با این کار همه چیز را به نحو احسنت به پیش ببرد .
همسایه ها ، اوه را به عنوان یک مرد خشن و عبوس می شناسند . تنها به این دلیل که اوه با همسایه ها به علت رعایت ننمودن نظم و یا آوردن ماشین اضافه به داخل محل ، بحث می کند . اما در این بین کسی از سرنوشت و زندگی اوه ، پیر مردی خسته و عبوس ، اطلاعی ندارد .
اوه پس از مرگ همسر خود ، سونیا ، که زندگی عاشقانه و خاصی را با هم داشتند ، به فردی عبوس و خشک تبدیل می شود . به همین خاطر از همه اطرافیان بالخص همسایه ها ، دور می شود .
اوه بار ها دست به خودکشی زده است اما هر بار به دلیلی غیر قابل باور ، به سر انجام نرسیده است . با این حال ، هیچ گاه فکر مرگ از ذهنش بیرون نمی رود .
اما داستان اصلی از جایی شروع می شود که یک همسایه مهاجر و جدید الورود ، روند داستان را دست خوش تغییر می کند .
پروانه ، این همسایه جدید ایرانی که سعی و اصرار فراوانی برای بر قراری با همسایه خود ، اوه دارد ، با نا ملایمتی و بد اخلاقی های اوه رو به رو می شود . اما دیری نمی پاید که اوه امید خود به زندگی را دوباره به دست می آورد و سعی می کند از روز های پایانی زندگی خود نهایت استفاده را ببرد .